- دوشنبه ۲۲ شهریور ۹۵
- ۲۱:۲۴
ای چادر من …
ای دوست و همراه همیشگی من… میدانی که چقدر در نظر من و خدا ارزشمندی و در نظر تعدادی ، چقدر کم ارزش و بی مقدار ؟
ای چادر من … میدانی که با وجود تو چقدر احساس امنیت و آرامش میکنم ؟
میدانی که خداوند تو را به من هدیه داده ؟
میدانی که برای من نعمتی هستی بسیار ارزشمند ؟
میدانی که بعد از خدا ، تو حافظ من در مقابل بسیاری از آسیب ها هستی ؟
اما چادر من… چشمانت را ببند. گوش هایت را بگیر. نبین ونشنو.
اگر شنیدی ، باور نکن. بگذار بگویند. من میشنوم. من تحمل میکنم.
نمیخواهم در قیامت پیش خدایم گله و شکایت کنی نمیخواهم به خدایم بگویی که بد نگاهت کردند.
نمیخواهم بگویی که بد جلوه ات داده اند.
تو با من هستی و من با تو و خدا با هردویمان
ای چادر من …
نبین و نشنو که بعضی ها درباره ات چه میگویند.
نبین و نشنو که میگویند هرکه تو را دارد ، عقب مانده است و هرکه تو را دارد فرهنگش پایین است .
ای چادر من…
نگاه ها را من تحمل میکنم .حرف ها را من میشنوم .ومن صبر میکنم و منتظر وعده ی خدایم می مانم.
ای چادر من…
تو برای من همانند بال هایی هستی برای پرواز ، برای پرواز به سوی خدایم ” الله ” .
اما تو هیچگاه مانعم نبودی و مانعی هم برایم ایجاد نکردی ،تنها در مواقعی مانعم بودی که میدانستی حرمت تو و صاحبت شکسته میشود.
و خوشحالم که چنین مانعی دارم.
ای چادر من…
ای دوست همیشگی من… با وجود گرمای طاقت فرسای تابستان هم ، تو همراهم باش .
با وجود تو و یاد خدا و یاد وعده اش ، نسیم بهشت ، طاقتم میدهد.
ای چادر من…
تو رابط میان من و خدایم هستی و تو اولین گام برای آشنا کردن من و خدایم بودی.
من به داشتن دوستی چون تو افتخار میکنم.
ای دوست من… همیشه و همه جا همراهم باش.
فقط نبین و نشنو
- ۴۳۰